نامه اي سر گشاده به شاهين نجفي
با سلام
پيام صوتي جنابعالي در اينترنت شنيده و ديده شد . سكوت و سكون شايد روش بهتري بود زيرا
هر گونه پاسخ تلويحا به اين معناست كه
گوينده جدي گرفته شده و پيام اش در خور نقد است . اما پاسخ به جنابعالي از اين سنخ نيست بلكه با توجه
به اسائه ادبي كه به جميع هنرمندان و روشنفكران داخلي نموده ايد مستوجب پاسخ ايد . اين نامه قصد نقدي علمي
و دانشورانه پيام شما ندارد زيرا در
متن پيام شما نه نقدي است به هنرمند و جايگاه سياسي و اجتماعي اش و نه بر ستم روا شده از جانب حاكميت بر هنر مندان .
اين پاسخ فوق صرفا شرحي است بر ناتواني در انتقال پيام و
نيز منطوق سراسر آغشته به بلاهت .
1- تلفيق واژگان جنسي / جنسيتي با
واژگان معمول در يك پيام نه چندان بلند جز توهم تفاوت نمايي چه خلصت وهدفي در پي
دارد ؟ تحريك عوام و ابجاد نفرت نتيجه بلافصل چنين گفتاري است . اما اينگونه سخن
نشان از حقيقتي ديگر دارد : ناتواني گوينده در نقد هنرمند و نقد حاكميت .
فرض كنيم دليل
وجودي چنين پيامي( حضور هنرمندان در تالار
وحدت و سخناني رئيس جمهور ) را نمي دانستيم ، باز هم متن پر از توهين، نفرت وخشم فروخورده بود . هنرمند محترم تلاش مي كني
خشم ، عصبيت و نفرت خود را در قالب دشنام هاي متعارف نريزي اما ناتوني از اينكه
اين احساسات و عواطف را در زباني بري از وهن بكار بري.
بنابراين تلاش
مي كني راهي ميانبر بزني تا هم مرهمي بر زخم نفرت خود باشد و هم متهم به بد زباني و
دشنام گويي نشويد .
2- تاسف آورترين قسمت اين بيانيه
كوتاه آنجاست كه همه هنرمندان شناخته شده اين مرز و بوم را مورد تفقد توهين قرار مي
دهي ، : «جملگي را حصير .... مي داني و مي خواني ، همگي در يوزه هستند ، همگي مجيز
گوي قدرت اند و نشاني از آزادي و آزادگي درشان هويدا نيست . »
من نمي دانم
كدام مرجع ، ملجاء و مقامي به شما تجويز توهين نموده است آنهم توهيني در اين وسعت
كه هيچيك از بزرگان هنر بي نصيب نمانده اند ، هر چند توهين با هر وسعتي مذموم است و
قابل سرزنش.
ظاهرا در آنسوي
آبها شما با تعبيري معوج از «آزادي بيان »
خود را محق مي دانيد كه اين سخنان را به هنرمندان روا داريد والبته اين وصف دور
است از رواداري.
نگوييد آنسوي
آبها «آزادي بيان » هست و من در گفتن هر «بياني» آزادم . پيام شما «بيان » آزاد
نيست . بيان آزاد توهين ، خشم و نفرت است .
امتزاج مفاهيم و
واژگان اينگونه مرا بي اختيار به ياد محمود احمدي نژاد انداخت كه در واكنش به
قطعنامه هاي شوراي امنيت اظهار مي داشت : «اينقدر قطعنامه بدهيد تا قطعنامه دان
تان پاره شود .» يا بي توجه به جايگاه
سياسي رئيس جمهور از بردن "ممه" توسط" لولو " سخن مي گفت .
بين ادبيات
احمدي نژاد و ادبيات بكار برده توسط جنابعالي چه فرقي است ؟ فقط مرجع ضماير متفاوت
است . اگر نويسنده و گوينده دو پيام را نمي شناختيم احتمالا گويندگان را يك نفر
فرض مي كرديم .
3- نمي دانم جنابعالي كه در ممالك
راقيه زندگي مي كنيد چرا اينقدر تركيبات جنسي ( بخوانيد Sexy ) بكار مي بريد . سابقه ي استفاده از اين واژگان
در بعض ترانه هاي شما شنيده شده است ، لابد اينگونه استفاده را به حساب تفاوت
گذاشته ايد البته استفاده از اين ادبيات خطاب به هنرمندان «متفاوت » است و «تازه
گي » دارد . اين شيوه ي سخن گويي البته نه بر قدرت استدلال مي افزايد نه بر نفوذ كلام . فقط ممكن است به جمعي ناراضي از حاكميت تشفي خاطري اعطا كند
موقت . مي دانم استفاده از اين شيوه سخن گويي در مخاطبين غربي خريدار ندارد ، پس
همچون اعقاب حاكميت مصرف اين ادبيات داخلي است عجيب است در مخاطب يابي هم با
حاكميت هم مشترك شديد . به هر تقدير تلاش شما در تلفيق سكسواليته و مدرنتيه شكست
خورده است .
4- اما تالي فاسد اينگونه سخن گويي
از سر خشم ونفرت ، سلب اعتبار از خارج نشينان است . البته من اطمينان دارم كه
بسياري از بزرگان هجرت كرده هنوز تحليل دقيق و عميق از اوضاع سياسي و اجتماعي داخل
دارند اما متاسفانه اين شيوه سخن گفتن اعتبار و حجيت آنها را نيز مخدوش مي كند .
5- در پايان ا همچون حضرت مولانا :
از خداجوييم
توفيق ادب بي ادب محروم
ماند از لطف رب
بی ادب تنها نه خود را داشت بد بلكه آتش در همه آفاق زد.